من از ایران می آیم
پر از اندوه و پر درد است
من از ایران می آیم
اجاق خانه ها سرد است
وطن در اوج ویرانی
بزن فریاد ایرانی
بزن آتش به جان شب
تو از نسل دلیرانی
من از ایران می آیم
پر از اندوه و پر درد است
من از ایران می آیم
اجاق خانه ها سرد است
صدا خشکیده در سینه
شکسته قاب ایینه
چه می گویم ز آزادی
فقط یک خواب شیرینه
من از ایران می آیم
پر از اندوه و پر درد است
من از ایران می آیم
اجاق خانه ها سرد است
من از ایران می آیم
به خون آغشته ای ست اکنون
من از ایران می آیم
فرو بنشسته ای ست در خون
من از ایران می آیم
پر از اندوه و پر درد است
من از ایران می آیم
اجاق خانه ها سرد است
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اجتماعیات
شمس الدین عراقی
عشق وطن
نام و نشان من
کوک
شور ، ماهور
جوم جومک بلگ خزون
همچو طبیعت
زخمه
شوخی با رفیق شفیق جناب فخار
قدرت غزل
طفل درون
سوغات گیلان
چه کسی لایک می گیرد .
سعدیا
از حس ارتکاب
همسرت مٌرد
زار زار
یاس و امید
روز و شب
حرکت و سکون
گریه و خنده
قصه و غصه
سادگی و تجمل
زاویه و تفاهم
عشق و نفرت
زندگی و مرگ
حس خوبی است
حضرت حاکی
کلوزیوم
ساعت را بشکن
می جویمت
تو تنها نیستی
من ، آدمم
تنهایی ممتد
مسلخ عشق
گرمای خورشید
در سویدای دشت
حتی درسکوت
نه .... تو عاشق شده ای
قلبت را ربوده ام
و سپیده دم
همیشه فریادم
زبان احساسم
شام تا شام
تناور درخت عشق
همیشه عاشق
آغاز
دو چشمت
مطمئن باش که من می دانم
سایت ماه اسکین طراح قالب وبلاگ رایگان با امکانات عالی